13)گل خوشبوئی را در نظر بگیرید که عطر زیبائی رو از خودش پخش می کنه و همهء کسانی که در نزدیکی این گل هستند،از رایحهء این گل،لذت می برند(خوب دقت کنید):آیا این گل در پخش کردن عطر خودش،به کسی احتیاج داره؟آیا این گل با پخش کردن عطر خودش،نیازی از نیازهایش رو برآورده می کنه؟اگه عطری از خودش بروز نده،چیزی ازش کم میشه و نقصانی برایش به وجود میاد و یا اینکه مثلا کسی بازخواستش می کنه؟مطمئنا شما هم ما من موافقید که جواب همهء این سؤالها،منفی است.اما خاصیت ذاتی یک گل،ایجاب میکنه تا عطر زیبا و دل انگیزش رو در اختیار دیگران قرار بده؛ هرچند که احتیاجی به این کار نداشته باشه.
14)در مقام تشبیه،آفریدگار هم دارای خاصیت ذاتی آفرینش هستش.یعنی همانطوری که خاصیت ذاتی یک گل، پخش عطر و رایحه است،آفریدگار هم خاصیت و خصلت آفرینندگی و به وجود آوردن موجودات و مخصوصا رساندن فیض و لطف به اونا رو داره؛بدون اینکه در به وجود آوردن آنها بخواهد نیاز و احتیاجی را از خودش رفع کنه.در آموزه های دینی اومده که:
به جز لطف و کرامت خداوند [یعنی فیض الهی] ،هیچ علتی برای به وجود آوردن آفرینش وجود نداره؛چون اگر علتی غیر از فیض الهی وجود داشت،همان علت،جای آفریدگار را می گرفت و او را مجبور به آفرینش می کرد.
15)هر آدم عاقلی بر اساس عقل و فطرت خودش میتونه تشخیص بده که «وجود» بهتر از «عدم» هستش و نیز «بهره مند شدن از نعمت ها»،بهتر از «بهره مند نشدن از نعمت ها» هست. با اینکه آفریدگار، نه احتیاجی داره و نه اینکه کار بیهوده و عبثی انجام میده،اما فیض و بخشش آفریدگار،ایجاب میکنه تا آفریدگانی رو بیافرینه و به اونها نعمت و سعادت برسونه؛همون طوری که یک گل خوشبو،رایحه و عطرش رو رایگان در اختیار اطرافیانش قرار میده.در حالیکه آفریدگار می توانست اصلا چیزی رو نیافرینه؛اما همون طور که وجود،بهتر از عدم هستش،فیض و بخشش هم بر اساس عقل سلیم،بهتر از عدم فیض و بخشش است.
16)البته عرض کنم با اینکه ما آفریدگار را به گل تشبیه کردیم،اما این دو ، تفاوتهای اساسی با هم دارند؛ مثلا گل در پخش عطر و رایحه اش،هم مجبوره و هم ناآگاه، و نیز گل خودش آفریدهء آفریدگار است و عمرش کوتاه؛در حالیکه آفریدگار،هم آگاه به کارش است و هم اینکه کاملا با اختیار به آفرینش دست میزنه و از طرفی هم خودش آفریدهء موجود دیگری نیست و هم اینکه همیشه زنده و موجود هستش...ادامه دارد